یا مَنْ فِی الْبِحارِ عَجائِبُهُ مِن دُعاءِ الْجَوشَنِ الْکَبیرِ
معنی: ای کسی که شگفتی هایش در دریا هاست.


یُشاهِدُ أَعضاءُ الْأُسرَهِ فِلْماً رائِعاً عَنِ الدُّلفینِ الَّذی أَنقَذَ إِنساناً مِنَ الْغَرَقِ، وَ أَوْصَلَهُ إلِیَ الشّاطِئِ.
معنی: اعضای خانواده فیلم جالبی درباره دلفینی که انسانی را از غرق شدن نجات داد و او را به ساحل رساند میبینند.

حامِدٌ: لا أُصَدِّقُ؛ هذا أَمرٌ عَجیبٌ. یُحَیِّرُنی جِدّاً.
معنی: حامد: باور نمی‌کنم؛ این چیزی شگفت انگیز است. خیلی مرا به حیرت می‌اندازد.

اَلْأَبُ: یا وَلَدی، لَیْسَ عَجیباً، لِأَنَّ الدُّلفینَ صَدیقُ الْإِنسانِ فِی الْبِحارِ.
معنی: پدر: ای پسرم، عجیب نیست؛ زیرا دلفین دوست انسان در دریاهاست.

صادِقٌ: تَصدیقُهُ صَعبٌ! یا أَبی، عَرِّفْنا عَلَی هذَا الصَّدیقِ.
معنی: صادق: ای پدرم، باور کردنش سخت است، ما را با این دوست آشنا کن.

اَلْأَبُ: لهَ ذاکِرَهٌ قَویَّهٌ، وَ سَمْعُهُ یَفوقُ سَمْعَ الْإنسانِ عَشْرَ مَرّاتٍ،
معنی: پدر: حافظه‌ای قوی دارد و شنوایی‌اش ده بار بر شنوایی انسان برتری دارد
وَ وَزنُهُ یَبلُغُ ضِعْفَی وَزنِ الْإِنسانِ تَقریباً،
معنی: و وزنش تقریباً دو برابر وزن انسان است
وَ هوَ مِنَ الْحَیَواناتِ اللَّبونَهِ الَّتی تُرضِعُ صِغارَها.
معنی: و از جانداران پستانداری است که به بچّه‌هایش شیر می‌دهد.

نورا: إنَّهُ حَیَوانٌ ذَکیٌّ یُحِبُّ مُساعَدَهَ الْإنسانِ! أَ لَیْسَ کَذٰلِکَ؟
معنی: نورا: او جانداری باهوش است که کمک به انسان را دوست دارد! آیا این طور نیست؟

اَلْأَبُ: بَلیٰ؛ بِالتَّأکیدِ، تَستَطیعُ الدَّلافینُ أَنْ تُرشِدَنا إِلَی مَکانِ سُقوطِ طائِرَهٍ أَوْ مَکانِ غَرَقِ سَفینَهٍ.
معنی: پدر: آری؛ البتّه، دلفین‌ها می‌توانند ما را به جای سقوط هواپیمایی، یا جای غرق شدن کشتی‌ای راهنمایی کنند.

اَلْأُمُّ: تُؤَدّی الدَّلافینُ دوَراً مُهِمّا فی الْحَربِ وَ السِّلْمِ،
معنی: مادر: دلفین‌ها نقش مهمّی در جنگ و صلح ایفا می‌کنند
وَ تَکْشِفُ ما تَحْتَ الْماءِ مِنْ عَجائِبَ وَ أَسرارٍ،
معنی: و آنچه را زیر آب است از شگفتی‌ها و رازها کشف می‌کنند
وَ تُساعِدُ الْإِنسانَ عَلَی اکْتِشافِ أَماکِنِ تَجَمُّعِ الْأَسَماکِ.
معنی: و به انسان در یافتن جاهای گرد هم آمدن ماهیان کمک می‌کنند.

صادِقٌ: رَأَیْتُ الدَّلافینَ تُؤَدّی حَرَکاتٍ جَماعیَّهً؛ فَهَلْ تَتَکَلَّمُ مَعاً؟
معنی: صادق: دلفین‌ها را دیده‌ام که حرکت‌های گروهی انجام می‌دهند، آیا با هم سخن می‌گویند؟

اَلْأُمُّ: نَعَم؛ قَرَأتُ فی مَوسوعَهٍ عِلْمیَّهٍ أَنَّ الْعُلَماءَ یُؤَکِّدونَ أَنَّ الدَّلافینَ تَسْتَطیعُ أَنْ تَتَکَلَّمَ بِاسْتِخدامِ أَصواتٍ مُعَیَّنَهٍ،
معنی: مادر: بله؛ در دانشنامه‌ای علمی خواندم که دانشمندان تأکید می‌کنند که او می‌تواند با به کار گرفتن صداهایی مشخّص سخن بگوید
وَ أَنَّها تُغَنّی کَالطُّیورِ، وَ تَبکی کَالْأَطفالِ، وَ تَصفِرُ وَ تَضحَکُ کَالْإِنسانِ.
معنی: و مانند پرندگان آواز بخواند و مانند کودکان گریه کند و مانند انسان سوت بزند و بخندد.

نورا: هَلْ لِلدَّلافینِ أَعداءٌ؟
معنی: نورا: آیا دلفین‌ها دشمن دارند؟

اَلْأَبُ: بِالتَّأکیدِ، تَحسَبُ الدَّلافینُ سَمَکَ الْقِرْشِ عَدوّاً لَها،
معنی: پدر: البتّه، دلفین‌ها کوسه ماهی را دشمن خودشان به شمار می‌آورند
فَإِذا وَقَعَ نَظَرُها عَلَی سَمَکَهِ الْقِرْشِ،
معنی: و هرگاه نگاهشان به کوسه ماهی بیفتد،
تَتَجَمَّعُ بِسُرعَهٍ حَولَها، وَ تَضرِبُها بِأُنوفِهَا الْحادَّهِ وَ تَقتُلُها.
معنی: به سرعت دورش جمع می‌شوند و آن را با بینی‌های تیزشان می‌زنند و می‌کُشند.

نورا: وَ هَل یُحِبُّ الدُّلفینُ الْإِنسانَ حَقّاً؟
معنی: نورا: و آیا به راستی دلفین انسان را دوست دارد؟

اَلْأَبُ: نَعَم؛ تَعالَی نَقرَأْ هذَا الْخَبَرَ فی الْإنتِرنِت: …
معنی: پدر: بله؛ بیا این خبر را در اینترنت بخوانیم: …
سَحَبَ تَیّارُ الْماءِ رَجُلاً إلَی الْأَعماقِ بِشِدَّهٍ،
معنی: جریان آب مردی را به شدّت به اعماق کشید
وَ بَعدَ نَجاتِهِ قالَ الرَّجُلُ: رَفَعَنی شَیءٌ بَغتَهً إلَی الْأَعلَی بِقوَّهٍ، ثُمَّ أَخَذَنی إلَی الشّاطِئِ وَ لَمّا عَزَمْتُ أنَ أَشکُرَ مُنقِذی، ما وَجَدْتُ أَحَداً،
معنی: و آن مرد پس از نجاتش گفت: ناگهان چیزی مرا با زور به بالا برد سپس مرا به ساحل برد و وقتی که تصمیم گرفتم که از نجات دهنده‌ام سپاسگزاری کنم کسی را نیافتم،
وَلٰکِنّی رَأَیتُ دُلفیناً کَبیراً یَقفِزُ قُربی فی الْماءِ بِفَرَحٍ.
معنی: ولی دلفین بزرگی را نزدیکم دیدم که با شادمانی در آب می‌جهید.

اَلْأُمُّ: إنَّ الْبَحرَ وَ الْأَسماکَ نِعمَهٌ عَظیمَهٌ مِنَ اللّٰهِ.
معنی: مادر: بی‌گمان دریا و ماهی‌ها نعمتی بزرگ از خداوندند.

قالَ رَسولُ اللّٰهِ (ص):
معنی: فرستادۀ خداوند فرموده است:
اَلنَّظَرُ فی ثَلاثَهِ أشیاءَ عِبادَهٌ:
معنی: نگاه کردن به سه چیز عبادت است:
اَلنَّظَرُ فِی الْمُصحَفِ، وَ النَّظَرُ فی وَجهِ الْوالِدَینِ، وَ النَّظَرُ فِی الْبَحرِ.
معنی: نگاه کردن به قرآن، و نگاه کردن به چهرۀ پدر و مادر، و نگاه کردن به دریا.

معجم درس هفتم از عربی پایه دهم تجربی و ریاضی

أَدَّی: ایفا کرد، منجر شد

تَجَمَّعَ: جمع شد

ضِعف: برابر در مقدار «ضِعفَینِ: دو برابر»

أرَشَدَ: راهنمایی کرد

تَیّار: جریان

طُیور: پرندگان «مفرد: طَیر»

أَرْضَعَ: شیر داد

جَماعیّ: گروهی

عَرَّفَ: معرّفی کرد

أَعلَی: بالا، بالاتر

حادّ: تیز

عَزَمَ: تصمیم گرفت

أَنْفَقَ: انفاق کرد

دَلافین: دلفین‌ها

غَنَّی: آواز خوانْد

أُنوف: بینی‌ها «مفرد: أَنف»

دَوْر: نقش

قَفَزَ: پرید، جهید

أَوصَلَ: رسانید

ذاکِرَه: حافظه

لَبونَه: پستاندار

بِحار: دریاها «مفرد: بَحْر»

رائِع: جالب

کَذٰلِکَ: همین طور

بَکَی: گریه کرد

سَمَکُ الْقِرْشِ: کوسه ماهی

مُنقِذ: نجات دهنده

بَلَغَ: رسید

شاطِئ: ساحل «جمع: شَواطِئ»

مَوسوعَه: دانشنامه

بَلیٰ: آری

صَفَرَ: سوت زد

نوشته شده توسط دکتر همت دادرس در یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲ |